تالش سبز

شهر من در دل من جا داری

تالش سبز

شهر من در دل من جا داری

دروغ ۱۳ ماهنامه تالش به واقعیت مبدل شد

   

امروزوقتی به خیابان رفته بودم؛جلوی باجه روزنامه فروشی چندلحظه مکث کردم و به مجله ها وروزنامه ها نگاه کردم اما جای یک مجله خالی بود؛آری آن جای ماهنامه تالش بود. 

باخودم گفتم اگر قرار بود ماهنامه تالش منتشر شودعکس روی جلدش چه می شد؟ شهرام آزموده در قسمت یادداشتهای سردبیر چه می نوشت؟آیا در قسمت شنیده ایم که... اخبار جدید انتخابات چاپ می شد؟پیامک چه؟و... 

تک تک صفحات را در ذهنم مرور کردم؛یک هفته نامه تیلار ویک هفته نامه اطهر خریدم و به سمت خانه آمدم.وقتی به خانه رسیدم؛مجله های تالش را برداشتم تا به یاد گذشته آنها را مرور کنم. 

شماره ۴۱ را ورق می زدم که در صفحه ۲۸ یک مطلب نظرم را جلب کرد. 

                                        دروغ ۱۳ ماهنامه تالش 

یکی دو روز مانده به سیزده فروردین سال ۸۸ در وبلاگ ماهنامه تالش متنی را نوشتیم که در آن خبری مبنی بر عدم انتشار ماهنامه به شرح زیر آمده بود. 

                                 «ماهنامه تالش دیگر منتشر نمی شود» 

بدینوسیله به اطلاع خواندگان ماهنامه تالش و همه همراهان این وبلاگ می رسانیم که ماهنامه تالش دیگر منتشر نمی شود. 

یکی از نزدیکان شهرام آزموده سردبیر ماهنامه تالش که نخواست نامش ذکر شود گفت:سر دبیر ماهنامه تالش در یک جمع خصوصی با همکاران خود از ادامه انتشار این نشریه اعلام خستگی نموده ومشکلاتی چون نداشتن خواننده و برگشت ۹۹ درصدی شمارگان ونسخ نشریه را بزرگترین عامل تعطیلی این ماهنامه اعلام نموده است وی در ادامه افزود:ادامه روند انتشار ماهنامه تالش بستگی به نظرات خوانندگان آن نشریه دارد که می توانند با خواندن این مطالب نظراتشان را درباره این پست بنویسندو دیدگاه های شان را درباره انتشار و یا عدم انتشار ماهنامه تالش بیان نمایند.چرا که با بررسی دیدگاهها و نظرات خوانندگان ممکن است درباره این تصمیم تجدید نظر صورت گیرد. 

اما اکنون که حدود دو سال از انتشار آن شماره می گذرد مدتهاست که  دیگر ماهنامه تالش چاپ نمیشود اما دلیلش نه خستگی سردبیر است نه نداشتن خواننده و نه بر گشت ۹۹درصدی شماره و نسخ. 

امروز تالش دیگر چاپ نمی شود چون به مشکلات با سراحت می پرداخت عده ای را تیتر نمی کردو مشکلات را به تحریر در می آورد . 

دکتر شریعتی می گوید: به من بگو نگو ؛نمیگویم.اما نگو نفهم که من نمیتوانم نفهمم من میفهمم. آری تالش تعطیل شد چون نمیتوانست نفهمد تالش می فهمید. 

و امروز تالش تعطیل شدو دیگر منتشر نمی شود اما هیچ گاه از ذهن خوانندگان بیرون نخواهدرفت. 

به گفته کوروش بزرگ:انان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی  نیست چرا که جاودانند. 

پس ای ماهنامه تالش تو را هراسی نباشدچرا که همیشه در ذهن خوانندگان جاویدی.

شرط نماینده شدن فقط با مدرک کارشناسی ارشد

دیروز یکشنبه نمایندگان مجلس طی مصوبه ای مقرر کردند که حداقل مدرک برای کاندید های نمایندگی کارشناسی ارشد است و دارندگان مدرک کارشناسی تحت هیچ شرایطی نمیتوانند در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی شرکت کنند. 

پیش از این طبق تبصره ۲ ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس؛دارندگان مدرک کارشناسی با شرط ۵ سال سابقه خدمت اجرایی میتوانستند در انتخابات شرکت کنند؛که در جلسه علنی مجلس در روز یکشنبه اصلاح شد. 

با این شرایط به نظر میرسد برخی از کاندیدای حوزه انتخابی تالش بزرگ از این گردونه کنار گذاشته شوند.  

پهلوان زنده رو عشق است

«پهلوان زنده رو عشق است» یک واقعیت نه ضرب المثل 

باور نمیکنید اما همین طور است.این شاید یکی از اخلاقهای بدمان باشداما حقیقت را باید پذیرفت؛ 

کسی که از بینمان می رود خیلی زود از یادمان نیز می رود(از دل برود هر آنکه از دیده رود) 

در بین ما حضور انسان ها مبنی بر فیزیک است تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند و می توان گفت که انسان میان ما هویت جسمی دارد. 

تا شخصی به پست ومقامی می رسد پرده های تبریک سراسر شهر را فرا میگیرد؛ورزشکاری مدال میاورد و مقامی کسب میکند روزنامه ها ومجلات نامشان را تیتر می کنند وعکسشان را روی صفحه اول چاپ می کنند.مدیر عامل فلان شرکت عکس بزرگی از آنها را روی بنر چاپ کرده وخود را حامی ورزشکاران میداند.این فقط در شهرما نیست در کشورمان هم این چنین است.در ایران ورزشکاران زیادی هستند که بعد از کنار گذاشتن ورزش از یادها می روند وپس از مرگ درزمین به احترامش یک دقیقه سکوت میکنند وبعد دیگر فراموش می شود. 

آیا ارزش او یک دقیقه سکوت است؟ 

در آغازین روزهای سال جدیدورزشکار جوانی در تمرینات جان خود را از دست داد.ورزشکاری که در رده کشوری وآسیایی چندین مدال رنگارنگ گرفته بوداما متاسفانه هیچ کدام از نشریات راجع به آن مطلبی ننوشتندوفقط در یکی از هفته نامه ها در قسمت حاشیه های ورزشی اشاره ای کوتاه به آن شد که مطمئنأ در حد این ورزشکار نبود. 

امیوارم قدر داشته هایمان را بیشتر از این ها بدانیم و رفتگانمان را نیز فراموش نکرده و گرامیشان بداریم. انشا الله

انتخابات تالش

 با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس نهم؛کاندیداهای احتمالی درحوزه تالش بزرگ(تالش و رضوانشهروماسال) شروع به تبلیغات کرده اند

انتخابات مجلس در تالش حال وهوای دیگری داردوازجایگاه ویژه ای در بین مردم برخوردار است  

حال میخواهیم  تعدادی از کسانی که نامشان را به عنوان کاندیدای نماینده گی شنیده ایم به شما معرفی کنیم. 

کلیه اسامی اعلام شده در زیر شنیده های ما در بین مردم است و نویسنده مطلب هیچ اطلاعی از درستی اسامی ندارد. 

  

بهمن محمد یاری 

حسین نیرومند 

رضا حقجو 

منصور یوسفی جولندان 

ساسان شکری 

 رادمهر  

اسلامدوست ( پسر عمویابرادر نماینده سابق) 

اسماعیل حسن زاده 

رقیه(نیره) اطهری 

مصلحت آفتابی 

مجتبی عرفانی  

 

این وبلاگ برایتان باز هم از انتخابات تالش مینویسد با ما همراه باشید.

تکدی گران در تالش

وقتی در خیابان قدم میزنی صحنه هایی را میبینی که زیبایی فصل بهار را به مخاطره میگیرد کودکی که با چهره ای معصوم گوشه چادر مادر را زیر دندان گرفته و پا به پای مادری در حرکت است که دست نیاز به سمتت دراز کرده. مردی که با پاهای لاغرش به سختی در خیابان در حرکت است و کاسه ای را با خود حمل میکند که شاید منتظر سکه های من وتو ست به چهرشان نگاه میکنی؛اما نمیشناسی؛ چهره های جدید که به متکدیان همیشگی شهر شباهتی ندارند. شاید سوء استفاده گرانی باشند که آمده اند تا از احساساتمان سوء استفاده کنند... 

یکی از آسیب هاو مسائل مورد توجه هر جامعه و همچنین شهر ما پدیده تکدی گری و گدا صفتی است که با ساختارهای فرهنگی اجتماعی اقتصادی هر شهری در ارتباط است .
این پدیده در خیابان ها به ویژه در مابین میدان امام تا خیابان مسجد جامع دیده میشود  که با شیوه های گوناگون و با سوء استفاده از احساسات و عواطف انسانی و سعی در کسب منافع شخصی دارندودر نهایت ذلت و خواری و با نمایش اعضای معلول و از کارافتاده، زخمی و... در گوشه و کنارخیابان ها پدیدار می شوند .
در این راستا باید تو جه داشت که این متکدیان و گدایان شامل دو طیف عمده بوده اند گرو هی از آنان متکدیان بومی بوده و گروه دوم متکدیانی عمدتا غیر بومی میباشند که به صورت پراکنده در سطح شهر دیده میشوند.در واقع متکدیان غیر بومی با گدایی کردن نه تنها خدمتی ارائه نمی دهند، بلکه در بسیاری از موارد در مسیر های انحرافی و غیر قانونی حاوی دهها پیامد منفی اجتماعی و فرهنگی و بهداشتی برای جامعه بوده اند. 

اینان که به صورت پراکنده درخیابان ها وجود دارند علاوه بر اینکه زیبایی شهر را به هم میزنند باعث اختلال در رفت و آمد مردم در پیاده رو ها وحرکت خودرو ها در چهارراه ها میشوند. 

امروزه دیگر نمیتوان به راحتی اظهار نظر کرد که تکدی گری توسط این افراد  واقعا برای رفع نیاز است یا به حرفه ای در میان آنان برای درآوردن پول مبدل شده است.

امیدوارم مسئولین مربوطه به این امر رسیدگی کنند تا دیگر شاهد چنین نا زیبایی هایی در زیبایی شهرمان نشویم.